...

...

از خیلی خوب به خیلی بد


     

 بعضی وقتها آدم به خودش می گه این همون دوستیه که دنبالش بودم همونی که می تونیم تا آخر عمر در شادی و غم کنار هم باشیم و به نوه هامون بگیم می دونی من با عمو فلانی از کی دوستیم؟ ولی یهو ورق بر می گرده یه کارایی می کنه و یه چیزایی می گه که از رو سرت دو تا شاخ در می آد بیرون و دهنت همینجور وا می مونه .
شاید شعر شل سیلور استاین هم توی یه همچین موقعیتی سروده شده باشه:

خیلی خوب ...خیلی زود تبدیل شد به خیلی بد
خیلی زود.
هیچکس چیزی به من نگفت و به همین دلیل هیچ وقت سر در نیاوردم
که خیلی خوب چقدر زود تبدیل می شه به خیلی بد.

آفتاب تبدیل شد به سایه ، به باران
شور و شوق ...تبدیل شد به لذت ،  به درد
ترنم ترانه های دل انگیز عاشقانه جاشو  داد به سر دادن سرودهای غم انگیز
خیلی زود.

با "تا ابد " شروع شد و ابد تبدیل شد به گاهی به هیچ وقت
و"مرا دوست داشته باش " تبدیل شد به "جایی هم در قلبت برای من در نظر بگیر"
خیلی زود.

خیلی خوب... زودتر از آنکه فکر می کردیم تبدیل شد به خیلی بد
خیلی زود.
اگر هیچ کس به تو نگفته باشه حالا دیگر باید بدونی
که خیلی خوب ، خیلی زود تبدیل می شه به خیلی بد.

خیلی زود .
 z
نظرات 14 + ارسال نظر
یاسر سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 09:45 ق.ظ http://manofereshte.blogsky.com

سلام
همیشه همینطوریه ...

داداش مثه اینکه توام مثل من بد شا نسی

ioodoosh سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:25 ق.ظ http://ioodoosh.blogspot.com

neveshte kheili ghashangi bood. mizaramesh to blogam( baa ejaaze)

چشات قشنگه .

یه ناشناس سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:01 ب.ظ

منم دوستای زیادی داشتم که فکر میکردم که یه روزی
بچه هام می تونن بهش بگن خاله; ولی ای داد بیداد ........
خیلی زودتر از اون که فکرش رو بکنی اوضاع تغییر میکنه

زندگی همیشه در حال تغییره و تبعا دوستای آدمم تغییر می کنن ولی چه خوب می شد که با خاطرات خوبی از هم جداشیم

نیکی سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 01:34 ب.ظ

خوب به نوه هاتون بگین با خاله فلانی دوست بودین چه اشکال داره !!!

چشم بهشون می گم ولی به مادر بچه ها چی بگم؟!

بارانه سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 01:59 ب.ظ

چقدر هم اینجور وقت ها حال آدم گرفته می شه ....

بیگانه اگر می شکند دردی نیست
از دوست بپرسید چرا می شکند

ری را سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 05:51 ب.ظ

همیشه اوضاع انجور نیست. کمی هم به آینده امیدوار باش
این تویی گه خیلی خوب و خیلی بد را معنی می کنی
تا وقتی خودت رو زندگیت سایه نندازی افتابی میمونه
حتی (مرا دوست داشته باش ) هم به قوت خودش باقی میمونه
البته فقط اگه تو بخوای...
پس مصمم باش و مصمم بمون.

مثه اینکه یه چیزیم بدهکار شدیم

شراگيم سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:09 ب.ظ http://sandiego.persianblog.com

سلام...:) خوبی ؟ آقا ما بالاخره جلوس کرديم پشت مونيتور خودمون...جای همگی خالی بود...هروقت ماشينت درست شد يه ندا بده که بد جور هوس تلپ شدن کردم...!:)) قربونت برم...:* بد فرم ميخوامت!

سفر بی خطر !
واللا این وای دالتون قرار بود افطاری بده ما هم دلمون خوش بود که به هوای تو یه شکمی از عزا در می اریم ولی فعلا که از اون خبری نیست یه قرار بذار تا سر کله بقیه دالتونام پیدا شه . فکر کنم برای افطار جمعه بد نباشه

ام - دالتون سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:44 ب.ظ http://xyz3.blogsky.com


z عزیز اول مراتب شعف بیش از حدمو از اینکه
مرتب می نویسی اعلام می کنم
بعد مثل اینکه دلت از ما (شایدم کسی دیگه )خیلی پره
بعدهم از این ستون به اون ستون فرجه
تا سر پیری یه جمله پیدا میشه که بشه سر نوه هارو گول مالید
مثالا گفت: من رئیس کل دالتونهای تهران وحومه (یا خاورمیانه)بودم
واین نکته رو خاطرمون باشه خالی بندی هیچ وقت هوناق!!!نداره!

اول اینکه آدم وقتی تشویق های شمارو می بینه دلش می خواد روزی ده بار بنویسه واقعا لطف می کنی.
بعدشم که دردم از یار است و درمان نیز هم.
بعد از اونم سر نوه هامونو گول مالیدیم خودمونو چه جوری راضی کنیم ؟؟؟

[ بدون نام ] سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:53 ب.ظ


به هر که دل دادم خصم مادر زاد شد

البته درسته که مطالبم یه جور دلخوری توش هست اما به این سیاهیم که تو می گی نیست که :
دوستی با هر که کردم خصم مادر زاد شد

سعید سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:17 ب.ظ



که اینطور
اینجا هم قهر وآشتیه!

قهر که کار بچه هاست اینجا فقط آشتیه

مرتضی سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:25 ب.ظ



مثل اینکه نظرات متنهای قبلی پاک شده نه؟

نه فقط شمارندش صفر شده. تو مطلب بعدی توضیح دادم چرا

احمد چهارشنبه 28 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:24 ق.ظ http://khafanshahr.persianblog.com

حال داد. متن هات رو تا ته ته ته خوندم و کیف و کف کردم . خوشم اومد . مرسی . وقت کردی یه سر به من هم بزن . مخلصیم

خواهش می کنم . حتما مزاحمتون می شم. چاکریم

وای دالتون چهارشنبه 28 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:27 ق.ظ http://xyz3.blogsky.com

یکی رو تو ده راه نمی دادن سراغ خونه کدخدا رو می گرفت .حالا توهم زن نگرفته دنبال جواب نوه هات نباش.!!
در ثانی ،سعی کن مثل مگس نباشی که فقط گثیفیها رو میبینه .هر کسی خوبی و بی داره از جمله خودت .جوانمردی اینه که بدیهای دیگران به خودت و خوبیهای خودت به دیگران رو از یاد ببری.
در آخر اینکه رفتار دیگران با ما بازتابی از رفتار ما با دیگرانه.

حتما از خوبی های شما یاد می گیرم و خوشحال می شم اگه اشتباهاتمو تذکر بدی.
ولی فکر می کنم تو به جای اینکه بیشتر به مفهوم مطلب توجه کنی فقط به فکر این هستی که یه جوابی بدی که مثلا طرف ضایع بشه ! مثل اون اون ضرب المثل که اصلا ربطی به مفهوم مطلب من نداشت نداشت.

احمد چهارشنبه 28 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:29 ق.ظ http://khafanshahr.persianblog.com

لینکت هم کردم ....

خیلی ممنون امیدوارم مطالبمون اونقدر جالب باشه که توی لینکات باقی بمونیم.
فکر کنم اولین کسی هستی که می گی بخاطر مطالبمون بما لینک می دی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد