...

...

سراب



"در این دنیای پست پر از فقر و مسکنت، برای نخستین بار گمان کردم که در زندگی من یک شعاع آفتاب درخشید٬ اما افسوس٬ این شعاع آفتاب نبود٬بلکه فقط یک پرتو گذرنده٬یک ستاره پرنده بود که به صورت یک زن یا فرشته به من تجلی کرد و در روشنایی آن یک لحظه٬ فقط یک ثانیه همه ی بد بختی های زندگی خودم را دیدم و به عظمت و شکوه آن پی بردم و بعد این پرتو در گرداب تاریکی که باید ناپدید بشود٬ دوباره ناپدید شد. نه٬نتوانستم این پرتو گذرنده را برای خودم نگه دارم."

تکه ای از کتاب بوف کور صادق هدایت

نظرات 7 + ارسال نظر
زمستانه چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 04:23 ب.ظ http://witer.blogsky.com

متاسفم

صالح چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 05:49 ب.ظ http://damagh.blogsky.com

سلام
من که زیاد چیزی حالیم نشد البته فکر نکنی من استغفر الله درکم پایینه ها اصلا از این فکر نکن ولی حالا

ممنون که سر زدی ولی یه بار دیگه از این کارا کنی ...

الهام دوشنبه 22 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 05:33 ق.ظ http://00elham00.persianblog.com

سلام برو خدا تو شکر کن که اون پرتو به صورت یه پری اومدوگرنه چیکار میکردی اگه یه وقت ببخشیداعزرائیلی !!!!!نه شوخی کردم .توی این دنیا هیچی ابدی نیست به جزعشق یعنی اون چیزی که باعث شد تو برای یه لحظه هم که شده به خودت فکر کنی نه بخاطر اینکه فکر کنی بی ارزشی یا اون بیشتر از تو نه بخاطراین بود که بعداز اون تو به چیزهایی میرسی که با بودن اوشاید هیچ وقت نمیرسی-پرتو تو هیچ وقت خاموش نمیشه چون همیشه یاد وخاطره ش با تو هر چند که پیش تو نیست.

[ بدون نام ] دوشنبه 22 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 05:02 ب.ظ

چرا ؟ تا حالا دلیلشو از خودت پرسیدی؟

روبی سه‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 06:47 ب.ظ http://roobipire.blogspot.com

...ولی من اومدم تا دوباره درخشش رو نشونت بدم

بهار چهارشنبه 24 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 11:33 ق.ظ http://bahar68.blogsky.com

یه کم گنگی در وکرد!!!!!
ولی قشنگ بود!
نیس من از ادب چیزی حالیم نیس واسه همینه که اینارو نمیدرکم:دی

[ بدون نام ] چهارشنبه 24 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 08:38 ب.ظ

چه رمانتیک!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد