...

...

بدون شرح


 
        


z

 
نظرات 16 + ارسال نظر
ام - دالتون یکشنبه 16 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 11:46 ق.ظ http://xyz3.blogsky.com

سلام زد جان
این تصاویر ردیف رو از جا می آری؟

علیک سلام ام عزیز
اایننکه یه بنده خدایی داره سرشو میکوبه به در و دیوار ردیفه ؟اگه هست که خوب تو زندگی روزمره خیلی از این چیزا هست فقط کافیه یه کم دقت کرد

زهرا یکشنبه 16 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 11:53 ق.ظ http://zahra-hb.com

:)

B-)

زهرا یکشنبه 16 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 12:26 ب.ظ http://zahra-hb.com

عجب مطلب توپی. همیشه همین طور استفراغ میکنی. اون مطلب اجازه تجربه کردن به هفتاد تا نوشته های z می ارزید

توپی از خودتونه. اینجوریشم بلدم ولی الان یه کار دیگه دارم می کنم.هر چی گشتم نتونستم تو وبلاگ چیزی با عنوان ٫اجازه تجربه کردن ٬پیدا کنم ولی اصولا هر مطلبی از نوشته های زد خیلی بهتره .
کلا فکر میکنم نظرتون برای مطلب پایین تهیه شده بود!

بی غم یکشنبه 16 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 12:37 ب.ظ

زهرا خانوم اگه درست به تصویر نگاه کنی شاید متوجه بشی که طرف استفراق نمی کنه!

به نظر شما چیکار می کنه؟

ری را یکشنبه 16 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 01:22 ب.ظ

از دست آدما کم قاطی می کردیم حالا کامپیوتر هم اضافه شد. عجب دنیایی شده!

منشاءش بازم همونان

صادق یکشنبه 16 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 08:31 ب.ظ http://unforgivenii.persianblog.com

سلام گفتم تا اینجا اومدم یه نظر هم بذارم:))‌ ولی باید برم وبلاگتو کامل ببینم تا بعد... بابای...

ممنون از زحمتت.
امیدوارم پشیمون نشی.

اناهیتا یکشنبه 16 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 11:34 ب.ظ

سلام چقدر نوشتین تو این چند روزه باریکلا

نوشته هایی که خواننده ندارن و یا اگه دارن عقشون میگیره شاید بهتره اصلا نوشته نشن .ولی چیزی که باعث شده بنویسم یه قدم اونورتره پس باید تحمل کرد

نازی معروف به لوک دوشنبه 17 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 01:01 ق.ظ http://ranginkamon.blogsky.com

بابا آروم بکوب سرتو هی دالتونا راستی من لوکم اومدم بگم یه سری به رنگینک من بزنید تا دخلتون نیمده.

کیمیا دوشنبه 17 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 06:29 ق.ظ

نزن سرت درد می گیره :)

احسان زگوند دوشنبه 17 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 08:42 ق.ظ

عجب عالی مینویسی تو

تربچه نقلی دوشنبه 17 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 10:09 ق.ظ

الان عجله دارم بعدا برات comment میذارم.

سمیه دوشنبه 17 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 10:37 ق.ظ


اینقدر محکم نکوب !!

میترکه ها!!!!

حمیدرضا دوشنبه 17 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 11:32 ق.ظ http://yaddashthayeshab.persianblog.com

سلام شما: جو دالتون هستی یا یکی دیگه؟ حالا من لینکیدمت هر کی میخوای باش

لیلا دوشنبه 17 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 03:18 ب.ظ http://lilijoon.persianblog.com

سلام
اولین باره اومدم اینجا و وبلاگ جالبی داری
بازم میآم
به منم یه سر بزن خوشحال میشم
شاد باشی

تربچه نقلی دوشنبه 17 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 06:59 ب.ظ

چون مطلبتون بدون شرح بود این شرح و براتون مینویسم . سال گذشته در خبرها آمده بود که یک پسر ۵ ساله آنقدر پای کامپیوتر میشینه وبازی میکنه که پای کامپیوتر میفته وهمون جا جان به جان آفرین تسلیم میکنه .شاید این بابا هم زیادی پای کامپیوتر نشسته حسابی زده به سرش

غروب یکشنبه 23 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 10:51 ق.ظ

بابا نزن کامپیوتر شکست. اگه مشکلی داری سرت رو به دیوار بزن نه به اون بیچاره که امروزه همه زندگی شما جوونا از طریق این بی زبون می چرخه . ...........

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد