...

...

پروژه !!!

سلام بر جمع  ایشالا که حال همه خوب باشه .
تو این وبلاگ ما به شما عرض کردیم که کارشناس دولتیم ولی تا حالا نگفتیم که دقیقاً چه غلطی می کنیم .
راستش یکی از مهمترین وظایف یک کارشناس دولت توجیه وضع موجود برای مقامات بالاتره!! و برای این کار باید قوه خالی بندی خاصی داشته باشی . حالا این خاصیت سوای از حس چاپلوسی برای مدیر ( در عین بد گویی پشت سرش ) ، دادو بیداد کردن سر زیر دستان و انداختن همه تقصیر گردن اونها  و اطمینان دادن دایمی به مدیر مبنی بر انجام همه کارها مطابق میل ایشونه .
مثلاً چنین مکالمه ای در سازمان  ما خیلی عادیه:
مدیر(شاید هم معاون وزیر ): آقای مهندس .... چرا پروژه ... اینقدر تاخیر داره و اینقدر هم ناقصه ؟!!
کارشناس : جناب مدیر ، خدمتتون عارضم که ما برنامه ای ریختیم که کار تا ۲ هفته دیگه تموم بشه و این موضوع به شرکت ...(اولین فرا فکنی) و آقای مهندس ... (دومیش) بستگی داره .
ما ۹۸ ٪ کار رو انجام دادیم ( اولین دروغ)و برنامه ریختیم که تا ۲ هفته دیگه کار رو ببندیم ( ۹۰ ٪ کار مونده حالا !!!‌)
مدیر (بر عکس نخونیدش لطفاً  )   : پس حتماً پیگیریه جدی کنید که کار پروژه طبق برنامه تموم بشه (حالا خودش هم می دونه اشکال چیه و کار تا ۶ ماهه دیگه با این پرسنل تموم نمیشه )
کارشناس : چشم جناب مدیر .حتماً ،....(کلی حرفهای بی ربط دیگه راجع به این واون و اینکه تقصیر اونها بوده که کار گند خورده ) در آخر بحث ...کارشناس : جناب مدیر ، ( با صدای خیلی آهسته و ملتمسانه ) راستی تقاضای وامی که خدمتتون دادم ....
مدیر: در دست بررسیه ( جواب همیشگی) 
ملاحظه فرمودین که چرا اینقدر ما پیشرفت کردیم؟!!!!!!!!!!!! 
نوشته شده توسط Y

سلام بر همگی  
اولاً می خواستم از خواهر خوبم خانم
بارانه  که لطف کرده و وبلاگ ما رو معرفی کرده تشکر کنم . ظاهراً ۲ تا خواهر هم داره که اونها هم وبلاگ دارن و اسمشون حوری و مه بانو هستش.
همشون خواهرهای خیلی خوب و ومهربانی هستن و از خدا می خوام حفظشون کنه .
ثانیآً می خوام مراتب ارادت و تواضع از خانم پرژک که لطف کردن و کامنت گذاشتن ولی ظاهراً کامنتشون رو اشتباهی به جای roobipire
برای ما فرستادن اعلام کنم.
در ضمن مخلص همه بچه های با حالی که اینجا نظر می دن هم هستیم .

سلام .بارانه عزیز فرموده بودند فونت ما خیلی ریزه و ما هم برای اینکه ایشان نیاز به لنز رنگی که خیلی گرونه پیدا نکنن ( آخه حقوقشون مثل ما دولتی ها زیاد نیست  ) ، تصمیم گرفتیم درشت بنویسیم.
امروز صبح یک اتفاق عجیب افتاد که می شه حتی براش نماز آیات خوند .یک چیزی تو مایه زلزله یا کسوف  .امروز من(Y ) و آقای
مهندس X قبل از ساعت ۸ رسیدیم اداره. می دونید، ما هیچ وقت زودتر از ساعت ۹ از خواب بیدار نمی شیم و تا برسیم اداره ۱۰ شده !! اون هم با چشمهای پوف کرده  .
به هر حال از مراجع تقلید سوال کنید آیا باید نماز آیات خوند یا نه؟!
y نوشتتش