...

...

عناوین یادداشت‌ها

  • بدون شرح یکشنبه 16 آذر‌ماه سال 1382 10:34
    z
  • استفراغات شنبه 15 آذر‌ماه سال 1382 12:45
    بعضی ها دوست دارن همه مثل اونا رفتار کنن: همه باید اون چیزایی که اونا دوست دارن رو دوست داشته باشن. همه باید تو موقعیت های مشابه رفتاری مثل رفتار اونا نشون بدن. همه تو حرف مهم هستن ولی تو عمل ابزار دست برنامه‌های اونان. ......................................................................................... ولی وقتی...
  • دوستانه شنبه 15 آذر‌ماه سال 1382 10:37
    یه چیز هایی هست که توی کتابها نوشتن که البته درسته مثلا می گن تو دوستی باید گذشت داشت باید روز های سختی به داد هم رسید باید وقتی با یکی دست دادی و یا علی گفتی تا آخرش بری و از این جور چیزا. ولی یه چیزایی هست که من کمتر دیدم و شنیدم مثل اینکه ما روزهای خوشی هم به کسایی نیاز داریم که شادیمونو باهاش شریک بشیم و تو اینجور...
  • حرکت پنج‌شنبه 13 آذر‌ماه سال 1382 00:08
    کار نکرده ، ،سفره باز نشده و دیکته ننوشته : اینا توشون نه غلط پیدا می شه نه حرفی توشون هست و نه عیبی دارن . ولی برای پیشرفت باید اشتباه کرد چون هر اشتباه در واقع آزمایش یک راهه که به جواب ختم نمی شه . باید نوشت و نوشت تا اون چیزی که باید و می خوای از توش در بیاد . وای دالتون تو جواب نظری که برای مطلبش داده بودم از...
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 11 آذر‌ماه سال 1382 11:27
    ۱- آقا ما پس فردا امتحان داریم .جون بچتون !دعا کنید خوب بشه . ۲- تمام پسرها و دخترهای مجرد رو دعوت می کنم از وبلاگ پسر عم جان که مطالب جالبی راجع به عشق می نویسه دیدن کنن .پسرها و دخترهای متاهل هم می تونن! ۳- معاون حقوقی و پارلمانی رییس جمهور هم یه وبلاگ زده! ما می دونستیم ایشون علافه ولی نه دیگه اینقدر !:) البته ما...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 10 آذر‌ماه سال 1382 21:00
    روز جمعه ای اومدم یه خلاقیت خودم رو بروز بدم و برای وبلاگ بک گراند و آهنگ اینا بذارم و البته اینکارم کردم ولی نگو این تغییرات فقط تو کامپیوتر خودم انجام شده و تو بقیه کامپیوترا فقط حذفها انجام شده بود و از اضافات خبری نبود. و چون یه مطلب نوشنه بودم که خداحافظ صورتی دیگه آبرو ریزی بود قالب قبلی رو بر گردونم به قول...
  • خداحافظ صورتی جمعه 7 آذر‌ماه سال 1382 18:25
    با تشکر فراوون از لاکی لوک برای زحماتتش و با عرض معذرت از بقیه دالتونها که بدون اجازه اونا از لوک کمک خواستم و این تغییرات رو تو صفحه دادم (آخه ترسیدم بمیرم و ننگ وبلاگ صورتی رو دالتون ها بمونه) حالا اگه راضی نبودین بگین تا به حالت قبلی برش گردونم : دیشب یه دفعه حالم رو به وخامت گذاشت و گلو درد و آب ریزش بینی و تب و...
  • ... پنج‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1382 19:28
    امروز خیلی خوب شروع شد ، خیلی هم خوش گذشت ، اما الان یه حالت افسردگی بهم دست داده . اینجور موقع ها س که معنی عاقبت بخیری برام روشن می شه و می فهمم که آدم باید آخر کارش درست در بیاد. صبح رفته بودیم سینما فیلم" دختر ایرونی" منکه خوشم اومد و فکر کنم بقیه هم بدشون نیومده باشه ولی برای من غیر از هنر پیشه ها و فیلم یه جورای...
  • سخن با خدا چهارشنبه 5 آذر‌ماه سال 1382 23:40
    بی تو جانا قرار نتوانم کرد احسان ترا شمار نتوانم کرد گر بر تن من زبان شود هر مویی یک شکر تو از هزار نتوانم کرد یک شکر تو از هزار نتوانم کرد z
  • عید سه‌شنبه 4 آذر‌ماه سال 1382 20:57
    عید فطرو به همه مسلمین علی الخصوص روزه خورای گرامی تبریک می گم صد سال به این سالا الف - می گن لطف که دایمی می شه تبدیل میشه به وظیفه : آقا یه چند سالی به مردم حال دادن عید فطرو انداختن جلو امسال هر کی رو می دیدی انگار طلبکار باشه منتظر بود که امروز عید باشه آقا هم خوب زد تو پر همه و با اینکه چند تا از علما امروزو عید...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 3 آذر‌ماه سال 1382 16:40
    امروز روبی پیره (ایکس دالتون) می گفت چرا نمینویسی؟ یادمه تو یکی از نوشته هاش گفته بود از ماه رمضون امسال فقط گرسنگی شو فهمیدیم ما که همون گشنگی رو هم احساس نکردیم . روزها اینقدر کوتاهند که گشنگی زیاد به چشم نمی آید.یادمه جایی خوندم که خلاصش این بود :خیلی هنر می خواد ماه رمضون رو سپری کنی و تغییری نکرده باشی. راستش با...
  • چت کردن دوشنبه 3 آذر‌ماه سال 1382 12:23
    اگه شما هنوز هم به حلال و حروم اعتقاد دارید و اهل چت کردن هم هستید به استفتا زیر و جوابش رو که از سایت تبیان آوردم نگاه کنید تا خدای نکرده فعل حرومی ازتون سر نزنه: - آیاچت کردن اشکال شرعی دارد ؟ - با عرض سلام و تحیت . دوست محترم ! دفتر معظم له فرمودند : اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد ، اشکال ندارد. در غیر...
  • راه حق یکشنبه 2 آذر‌ماه سال 1382 18:31
    " در میکده دوش زاهدی دیدم مست تسبیح به گردن و صراحی در دست گفتم ز چه در میکده جا کردی ؟ گفت از میکده هم به سوی حق راهی هست " z
  • رود شنبه 1 آذر‌ماه سال 1382 11:52
    رودخانه را بنگر که چگونه مواج و خروشان بسوی دریا پیش می رود، سنگها را در می نوردد صخره ها را دور می زند و راهش را از میان کوهها باز می کند آری! ایستادن یعنی مرداب یعنی گندیدن و ما چون قطره های کوچک این رودیم پس همچون او باید به دریا فکر کرد و به اقیانوس z
  • مرگ جمعه 30 آبان‌ماه سال 1382 13:05
    مرگ دوست ماست ، رقصنده با شکوهی که ما را در آخرین لحظات زندگی همراهی می کند . باید سر فرصت از زندگی خداحافظی کرد و نبایدانرا به روزی دیگر موکول کرد . روزی مرگ خواهد آمد و مرا با خود خواهد برد و آنگاه به خود خواهم گفت چه معمای آسانی چرا زودتر نفهمیدم z
  • خرید شوهر پنج‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1382 00:35
    امروز چون کار دارم یه کم زودتر می نویسم البته قرار نبود این مطلبو بنویسم ولی در مورد مطلب قبلی آقایون خیلی معترض بودن ، خانمها هم نظرایی داده بودن که من بی اختیار یاد این قضیه افتادم، گفتم بنویسم تا سر صدای آقایون هم بخوابه . امیدوارم تکراری نباشه: یک مرکز خرید ، وجود داشت که زنان می توانستند به آنجا بروند و مردی را...
  • مردان چهارشنبه 28 آبان‌ماه سال 1382 11:32
    با سلام و تشکر از همه کسایی که میان و نظر می دن قبل از اینکه مطلب امروزو بنویسم چند تا نکته بگم : صفرم- امروز تو صفحه حوادث روزنامه ایران نوشته:" یک باند سارقان جیب بر معروف به دالتونها دستگیر و به زندان و شلاق محکوم شدند" در همینجا هر گونه ارتباط خودمون و این وبلاگ رو با این باند شدیدا تکذیب می کنم. اول- بعضیا اسمهای...
  • از خیلی خوب به خیلی بد سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 09:14
    بعضی وقتها آدم به خودش می گه این همون دوستیه که دنبالش بودم همونی که می تونیم تا آخر عمر در شادی و غم کنار هم باشیم و به نوه هامون بگیم می دونی من با عمو فلانی از کی دوستیم؟ ولی یهو ورق بر می گرده یه کارایی می کنه و یه چیزایی می گه که از رو سرت دو تا شاخ در می آد بیرون و دهنت همینجور وا می مونه . شاید شعر شل سیلور...
  • دستورالعملهایی برای مدیر دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1382 10:37
    اگه شما هم به مدیریت علاقه دارید و می خواید یه روزی مدیر بشید حتما توصیه های زیر رو بخونید: ۱ - همیشه در دفترت را بسته نگه دار تا هم مراجعین منتظر و مضطرب باشند و هم اینطور به نظر برسد که تو همیشه در کنفرانس مهمی هستی. ۲ - در خروج از دفتر کار سریع گام بردار ، اینکار تقاضای زیردستان و مافوقها را به حد اقل می رساند. ۳ -...
  • انتخاب یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1382 16:51
    این خیلی بده که آدم توی دوراهی قرار بگیره که بخواد بین خواسته های یه دوست و یا آرزوهای خودش یکی رو انتخاب کنه شما بودین کدومو انتخاب می کردین؟ z
  • گویای خاموش شنبه 24 آبان‌ماه سال 1382 21:46
    "...سنگها هم حرفهایی می زنند گوش کن خاموشها گویاترند" z
  • سکوت جمعه 23 آبان‌ماه سال 1382 22:53
    اگر گویم زبان سوزد ور نگویم تا مغز استخوان سوزد چه بگویم که نا گفتنم بهتر است z
  • [ بدون عنوان ] جمعه 23 آبان‌ماه سال 1382 15:09
    سلام .ظاهرا z و x از شما مرخصی استعلاجی گرفتن !حالا دارن وضع حمل می کنن یا نه من نمی دونم! به هر حال که ما(من و m ) فعلا جور اونها رو می کشیم.البته x تو وبلاگ شخصی خودش منویسه ولی به ما بیشتر لطف داره! ۱- اول اینکه خیلی حال کردم خورشید خانم دوباره برگشته و ویلاگش رو update کرده .البته مثل اینکه دوباره رفت مسافرت و...
  • [ بدون عنوان ] جمعه 16 آبان‌ماه سال 1382 19:30
    چند روزی بود که y- dalton جور باقی رو می کشید با تشکر ازy ولی حالا می خوام یه مطلب بنویسم از اتفاقی که همین هفته پیش اومد راستش من بعدازظهرها تو یه شرکت کار می کنم که رئیسش یه آقایی که به علت مدیریت خاصش مورد لطف تمام کساییکه تو مجموعه وزارتخانه کار میکنن (به خصوص y- dalton که باری نیست حرفی از این مدیر به میون بیاد و...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1382 10:01
    سلام .باز هم من باید بنویسم چون این بقیه دالتونها تو ماه رمضون حال ندارن!:) ۱-می خوا م یک وبلاگ باحال مال یک بچه باحالتر رو بهتون معرفی کنم .آره ...شراگیم...هم بهش لینک دادیم هم قراره افطاری هم بهش بدیم :)) این آقا شراگیم یک پسر خیلی امروزیه که البته خوشیهای زندگی چشمش رو کور نکرده و مغرور نشده ...برید به وبلاگش و...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 7 آبان‌ماه سال 1382 19:53
    سلام .این بقیه دالتونها اونقدر تو نوشتن تنبلن که آخرش هم خودم مجبور شدم دوباره بنویسم .از قدیم گفتن دود از کنده بلند میشه!:) خوب شروع میکنم! ۱- ماه رمضون از راه رسید و من به جای تبریکات بی معنی رایج در مورد حلول ماه رمضان و این حرفها می خوام چند چیز بهتون بگم . اولا اگر دوست نداشتید روزه بگیرید مثلا اگر احساس کردید از...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 3 آبان‌ماه سال 1382 22:33
    ما یک قانون بین خودمون گذاشتیم که هر کسی چیزی می نویسه بقیه باید تا ۲۴ ساعت چیزی روش ننویسن ! حالا این قانون مزید بر تنبلی ما شده :) مطالب خیلی زیاد و خیلی متنوع ودر این شرایط برخی از نقطه ها تبدیل به دایره میشن! ۱- هفته پیش که رفتم دانشگاه خیر سرمون کلاسهای فوق رو شروع کنیم ،یکی از استادها پشت در کلاس نوشته بود به...
  • [ بدون عنوان ] جمعه 2 آبان‌ماه سال 1382 21:27
    ۱۳ خط برای زندگی نوشته زیر رو بخونید یک - دوستت دارم نه بخاطر شخصیت تو بلکه به خاطر شخصیتی که هنگام با تو بودن پیدا می کنم. دو - هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود. سه - اگر کسی تو را آنطور که می خواهی دوست ندارد به این معنی نیست که تو را با تمام وجود دوست ندارد . چهار -...
  • بزرگداشت نیاکان سه‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1382 02:14
    اگر فکر می کنید که ما دالتونها از زیر بته عمل اومدیم و فقط کار های احمقانه ازمون سر می زنه سخت در اشتباهید .به مطلب زیر که روزنامه شرق در مورد یکی از اجداد ما نوشته یه نگاهی بندارید تا خودتون متوجه بشید که دالتونها چه قدمتی دارن و چه خدمتی به پیشرفت علم و جامعه بشری کردن و البته راه اونارو الان ما داریم ادامه می دیم:...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 28 مهر‌ماه سال 1382 14:10
    امروز y پیله کرده که یا الله یه چیزی بنویس ... از صبح مقاومت کردم ولی دیگه کم آوردم . البته اگه کمتر اینجا مینویسم برا اینه که y و z و m بتونن زود به زود بنویسن. بالاخره من یه جای دیگه دارم که توش مینویسم.حالا بگذریم ... نمیدونم عکس دسته جمعی سران کشورهای شرکت کننده تو مراسم اختتامیه اجلاس دهم سازمان کنفرانس اسلامی رو...