-
شیخنا ابی
دوشنبه 9 تیرماه سال 1382 14:24
یه شاهکار تو دفتر داریم که بد نیست کمی ازش بنویسیم: آن تهرانی نجیب خالق کارهای عجیب آن سبزهروی زیبا مخالف شاشیدن سرجا آن دارای محاسن ستاری پوشنده کفشهای عیاری(قیصری) آن عاشق رنگ فسفری بیزار از هر گونه خود خوری آن یگانه دفتر فنی دوست صمیمیمحسنجنی آن خوش لباسباهوش خلایقاز رنگلباسشمدهوش آندوستارترانههای حمیرا...
-
شاهکار
شنبه 7 تیرماه سال 1382 15:12
یه حساب سرانگشتی: ما ۳ نفر یعنی x دالتون و y دالتون و z دالتون الان حدود ۲۵ روزه که این وبلاگو زدیم . تا حالا هم که این مطلب رو دارم مینویسم ۹۳ نفر بازدید کننده داشتیم .حالا نتیجه اگر: - هر کدوم از ما اگر فقط یه بار در روز هم به این وبلاگ سر زده باشه میشه ۷۵ بار ( ۳*۲۵ ) . ۹۳ منهای ۷۵ هم میشه ۱۸ نفر. یعنی تو این حدود...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 1 تیرماه سال 1382 12:41
* یک جهان بر هم زدم کز جمله بگزیدم تورا آخه یه متاهل رو چه به وبلاگ نوشتن با دو تا مجرد . ایکس عزیز به نظر میاد هنوز تو حسرت دوران مجردی هستی . بابا این وبلاگ شخمی و سایر تفریحات مجردی رو بذار کنار . برو بچسب به زندگیت ! راستی یه سری هم به / http://roobipire.blogspot.com/ بزنین ایکس دالتون
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 20 خردادماه سال 1382 13:57
سلام . نمی دونم چرا این روزگار شخمی به پایان نمیرسه.(عباس) خوب،این سخن گهر بار رو یکی از همکارامون به اسم عباس فرمودن . نمی دونم باهاش موافقید یا نه؟ ولی من حرفش رو قبول دارم! اخه این چه زندگی که ما داریم؟!! ِy
-
ارامش
یکشنبه 18 خردادماه سال 1382 12:19
یه نوزاد خوابیده تو بغل مادرو که به قول لرد بایون حقیقی ترین ارامش دنیا رو داره مقایسه کنین با آدمایی که تو شهر ها خصوصا تهران زندکی می کنن. آرامش صوتی که قربونش برم , آسمون و آب وهوا هم که تعطیله . روح و روان مردم هم که اسیر مسایل مادیه . ... خوش به حال روزای کودکیمون . نوشته شده توسط x دالتون
-
مرامنامه وبلاگ ما
سهشنبه 13 خردادماه سال 1382 22:18
۱- این وبلاگ دقیقا همان چیزی نیست که شما میخواستید . ۲- برای فهمیدن بعضی از کلمات یا مطالب زیاد فسفر نسوزانید ۳- این وبلاگ برای ما حکم تمرینهای دانشگاهیمان را دارد پس کپ زدن در آن از اوجب واجبات است . ۴- خط قرمز وبلاگ ۳ کاف میباشد. ۵- مطالب ارسالی به نام خودتان منعکس می گردد.
-
رزومه
دوشنبه 12 خردادماه سال 1382 20:43
سلام ما سه تا دوست هستیم که شما رو خیلی دوست داریم منظورمون از شما ،همه اونائین که این وبلاگ رو می خونن .مدتیه تو اداره محل کارمون با خوندن وبلاگهای بعضی بچه ها ،ما هم به صرافت افتادیم که وبلاگ درست کنیم و چون از تنبلی هر کدوممون با خبر بودیم ،می دونستیمکه عرضه بر پا کردن یک وبلاگ و به روز کردن اون رو به تنهائی نداریم...